جدول جو
جدول جو

معنی کرشمه طراز - جستجوی لغت در جدول جو

کرشمه طراز
(تَ ءَثْ ثُ اَ)
کرشمه طرازنده. کرشمه باز. (فرهنگ فارسی معین). کرشمه آرا:
گل می تراود ز دل و دیده تا نظر
بر نرگس کرشمه طرازش فکنده ام.
طالب آملی (از آنندراج).
رجوع به کرشمه باز شود
لغت نامه دهخدا
کرشمه طراز
کرشمه باز: (گل می تراودم ز دل و دیده تا نظر بر نرگس کرشمه طراز ش فکنده ام) (طالب آملی)
تصویری از کرشمه طراز
تصویر کرشمه طراز
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(کِ رِ مَ / مِ طِ / طَ)
عمل کرشمه طراز. کرشمه بازی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کرشمه بازی شود
لغت نامه دهخدا
(خوا / خا)
کرشمه پردازنده. کرشمه باز. (فرهنگ فارسی معین). کرشمه و ناز به کار برنده:
دو چشم مست بتان تاکرشمه پرداز است
مدار اهل محبت به دیدۀ باز است.
علی خراسانی (از آنندراج).
رجوع به کرشمه باز شود
لغت نامه دهخدا
کرشمه دار. که ناز و کرشمه به کار آرد. کرشمه ریزنده. کرشمه باز. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به کرشمه باز شود
لغت نامه دهخدا
(پَ / پِ وَ گُ سِ / سَ)
آنکه کرشمه کند. معشوقی که غمزه آرد. (فرهنگ فارسی معین). بکاربرندۀ ناز و کرشمه:
داری تو کرشمه باز سرمست
سررشتۀ هجر و وصل در دست.
ابوالفیض فیاضی (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
تصویری از کرشمه طرازی
تصویر کرشمه طرازی
عمل و حالت کرشمه باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرشمه پرداز
تصویر کرشمه پرداز
کرشمه باز: (دو چشم مست بتان تا کرشمه پرداز است مدار اهل محبت بدیده باز است) (علی خراسانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرشمه ریز
تصویر کرشمه ریز
آنکه کرشمه کند معشوقی که غمزه آرد: (داری تو کرشمه باز سر مست سر رشته هجر و وصل در دست) (ابوالفیض فیاضی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کرشمه باز
تصویر کرشمه باز
آنکه کرشمه کند معشوقی که غمزه آرد: (داری تو کرشمه باز سر مست سر رشته هجر و وصل در دست) (ابوالفیض فیاضی)
فرهنگ لغت هوشیار
شیوه پرداز، طناز، عشوه ساز، عشوه گر، غماز، کرشمه پرداز، کرشمه ریز، کرشمه ساز، کرشمه طراز، کرشمه گر
فرهنگ واژه مترادف متضاد